آناهیتاآناهیتا، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات دخترم آناهیتا

ماه رمضان و اناهیتا

1391/5/22 13:07
نویسنده : مامان
492 بازدید
اشتراک گذاری

امسال ماه رمضان وقتی صدای اذان رو از مسجد می شنیدی می گفتی الله اکبر گفت غذا بخورم

 

آناهیتا در حال نماز خوندن می گفتی : خدای مهربون شکرت و این جمله چند بار تکرار می کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

❤مامان آزی❤
24 مرداد 91 16:59
درود عزیزم فداتشم توی خانواده من و امیر هم دوقلو بود البته توی خانواده ما بیشتر من از اول میگفتم بچه هام دوقلو هستن امیر میگفت فکر نکنم اما دید که شد نه بچه های من برای من حسادت نمیکنن اما واسه بچه های دیگه حسادت دارن قربونت برم تو هم آناهیتای خوشمل و از طرف ما ببوس سپاس گلم که اومدی
Ma$ouD
25 مرداد 91 12:01
وای چه دخمل نازی. خدای مهربون شکرت که آناهیتا رو بما دادی.
مامان جونی
27 مرداد 91 11:33
سلام.خدا برات نگهش داره با پدر و مادر
زینب (مامان امیرعباس)
31 مرداد 91 16:41
سلام ماشالله دختر نازی داری خدا نگهداره واست ...از اینکه به وبلاگ امیرعباس منم سر زدین خیلی ممنونم