آناهیتاآناهیتا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات دخترم آناهیتا

نظرات (9)

مامان شیرین
20 تیر 92 12:02
طاعات وعبادات شما مورد قبول درگاه حق قرار گیرد التماس دعا


متقابلا
مامان آریا
20 تیر 92 14:13
راستی شما برنامه "جوفراست" رو میبینین؟؟
خیلی عالیه من که خیلی چیزا ازش یاد گرفتم


نه ندیدم کی و کجا پخش میشه
مامان آریا
20 تیر 92 14:17
تشریف ببرین خصوصی




سلام عزیزم در مورد بای بای پوشک به نظر من بچه ها با هم فرق می کنند یکی زودتر و یکی دیر تر به ترک پوشک می رسند و در مورد پسرها خیلی دیرتر از دختر ها . به نظرم در مورد اریا یه کم عجله کردی هنوز امادگی نداشته ولی اصلا اصرا نکن و دعواش نکن بزار سیستم بدنش به درجه کامل برسه .

من در مورد هر چیزی که بچه وابستگی بهش داره یکدفعه عمل نمی کنم به جدایی به مرور زمان پیش میرم .

با صحبت های اخیر متوجه شدم وابستگی اریا به خوابین و جمعی خوابیدن یه کم کار رو برات مشکل می کنه . چون بهتون وابسته است من خودم مابین تخت اناهیتا و تخت خودمون یک صندلی گذاشتم رو تختی شو عوض کردم عروسکی که دوست داشت کنار تختش گذاشتم البته با همکاری خودش اون موقع تازه دو سالش شده بود و جدا شدن تختش با تخت خودمونو یه اتفاق مهم نشون دادم و کلی براش قصه و داستان که بزرگ شدی و جایزه که همیشه کتاب هست رو خریدم کتابی که خودش انتخاب کرد و براش موقع خواب کنار تخت می نشستم و می خوندم و چون همه چیز براش تازگی داشت خوشحال بود ولی برای خودم جدایی ازش سخت بود ولی چاره ای نیست . بعد از دو ماه که کاملا عادت کرده بود و شب برای خوردن ب بیدار می شد و می دید ب صدا زدن من فوری کنارش میام خوشحال بود . بعد از دوماه اتاقشو درست کردم و دوباره طی مراسمی خاص عین تولد که خیلی ذوق و شوق داریم مراسم جدا شدن رو این طور نشون دادم و با کمک خودش اتاقشو چیدم . این که حق انتخاب رو بهش می دادم خیلی براش لذت بخش بود البته بگم من دو تا گزینه براش می زاشتم که انتخاب هر کدومشون نظر خودمم بود این که بچه یه انتخاب غیر منطقی از نظر من داشته باشه و من بگم نه اینجوری کار بدتر میشه .

به نظر من ساعت خوابشو از ساعت 11 و با هم خوابیدن تغییر بده و یه ساعت مشخص برات تعیین کن مثلا یه ساعت فانتزی زنگ دار بخر و زنگشو بزار مثلا روی 10 و بهش بگو این ساعت تویه هر وقت زنگ زد یعنی باید بری بخوابی و بعد مراسم دستشویی و مسواک و اب و بوس شب بخیر با بابا رو انجام بده و یه کتاب انتخاب کنه و شما براش بخونی . چون پسر هست بهتره با همسرت هماهنگی اول داشته باشی که خسته نیست و می تونه برای اریا کتاب بخونه و بعد از تایید ایشون بهش پیشنهاد بدی دوست داری مامان کتاب بخونه یا بابا ، یا مامان کنارت باشه یا بابا .

و حتما اطمینانشو بدست بیار که هر وقت بیدار شدی بگو مامان من فوری میام کنارت .

اگر شب بیدار شد و گریه کرد که تو تخت شما بخوابه سعی کن ارومش کنی و کنار تختش بخوابی البته فقط خودت و بعد از خوابیدنش بری سر جات

اگر هم نیمه شب اومد کنارت بخوابه بغلش کن و دوباره بیارش روی تخت خودش

بزار یاد بگیره که دیگه بزرگ شده و حتی با گریه و داد و ... نمی تونه به هدفش برسه

همسایه جدید ما بچه هاش ساعت 1 می خوابن و اناهیتا از من پرسید چرا اونا زد نمی خوابن من در جواب بهش گفتم هر کسی توی خونش یه قانونی داره توی خونه ما قانون اینه که بچه ها باید ساعت 10 بخوابن تا صبح سرحل بیدار بشن و الان هر چیزی که میشه می گه قانون خونه ما اینه که بعد از بازی باید اسباب بازی رو خودمون جمع کنیم می تونیم کمک بگیریم و ...

بچه ها باید یاد بگیرند که پدر مادر در کمال مهربانی قانونی دارند و همه باید رعایت کنند .
یه چیز مهم اینه که باید ببینی بچه خودت کی امادگی انجام این کار رو داره و یکدفعه عجله نکن که اسیب ببینه چون وابسته است از قصه و داستان شروع کن و کم کم پیش برو . بزار خودش پیشنهاد بده که توی اتاق خودش بخوابه . ببین عزیزم زمان خاصی برای از پوشک گرفتن از شیر گرفتن جدا شدن برای بچه ها نگفتن فقط حدودی توی همه کتاب ها گفتن بسته به بچه داره و هیچ وقت به هوش و ... بچه ربطی نداره . مهم اینه که اریا جون خوشحال باشه و احساس رضایت کنه


سعی کن بعد از خوابیدن اریا اونم زوتر از خودت یه تایمی رو برای خودت داشته باشی عزیزم .



از طرف من ببوسش
نرگس مامان باران قلنبه
23 تیر 92 18:21
عزیزم التماس دعا
مامان آروین (مریم)
24 تیر 92 7:06
عزیزم طاعات و عباداتتون قبول التماس دعا ..........
نرگس مامان باران قلنبه
28 تیر 92 1:42
عزیزم نماز و روزهاتون قبول آناهیتا جونمو ببووووووووووووووووووووووس
مامان آریا
28 تیر 92 9:05
سلام هر روز بهتون سر میزدم ولی توی این بخش(نظرات) نیومدم امروز جوابمو دیدم ممنونم ممنون که وقت گذاشتین برام
مامان آریا
28 تیر 92 9:07
وسيله هم براتون گذاشتم منتظرتم °°°°°°°°°°°°|/ °°°°°°°°°°°°|_/ °°°°°°°°°°°°|__/ °°°°°°°°°°°°|___/ °°°°°°°°°°°°|____/° °°°°°°°°°°°°|_____/° °°°°°°°°°°°°|______/° °°°°°°______|_________________ ~~~~/__ بيا اينم وسيله حالا ديگه_\~~~~~~ ~~~~~/ _ميتوني بهم سر بزني _\~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* ¯´¨ ¨`*•~-.¸..... *•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.-~* _________________##________##