یه تصمیم خوب
روز چهارشنبه بابای مهربون کارت دعوت داشت به سمینار دکتر آزمندیان و مثل همیشه فداکاری کرد اومد خونه پیش شما و من رفتم به سمینار هنر فکر کردن .
هر آنچه را که محور تفکر خود قرار دهید همان در زندگیتان بسط پیدا می کند
فکر تو زندگی تو
مدتی بود تصمیم داشتم یه برنامه برات درست کنم تا بتونم طبق اون باهات کار کنم خلاصه یه شب نشستمو تموم کارهایی که می خواستم انجام بدم رو روی کاغذ آوردم و بعد طبق عادت بیدار شدن و سرحال بودنت برنامه ریختم و از شنبه دارم اجرا می کنم . خودم خیلی راضی هستم و خودتم خیلی همکاری می کنی .
از وقتی دوسالت بود شروع کردم به خریدن کتاب و کتاب های خوبی تونستم بگیرم . واحد کارهای مختلف ، ارزش های زندگی و ... اینم عکس های کتاب ها تا شاید بدرد دوستان دیگر بخوره .
اینم کار با کتاب مفاهیم ریاضی من فقط می خوندم خودت نشون می دادی و دورشونو خط می کشیدی و دوست داشتی رنگ بزنی .
بهت افتخار می کنم عزیزم
و اما باز نقاشی که شما عاشقش هستی عزیزم . عشق می کنی با رنگ ها بازی کنی دوست داری تموم انگشت هات تو رنگ بازی شریک باشن و منم لذت می برم از نگاه کردن بهت .
خیلی دوست داشتی رنگین کمان بکشی و با انگشت های کوچولوت کشیدی و همین طور گیلاس کشیدی
با انگشت اشاره کوچولوت یه گل زیبا کشیدی
و همین طور کف دستتو رنگ زدم که طاووس کشیدی
من عاشق این نقاشیتم وای خدای من
یه زرافه داشتی کنارت گذاشتم نگاهش می کردی و می کشیدی . تموم کف دستتو رنگ زرد زدی و دوباره انگشت اشارتو رنگ زدم و گردنشو کشیدی فدات بشم که می گفتی مامان گردنش بزرگ نشده که
و اما این نقاشی بدون شرح
و اما دختر نازم عاشق خونه سازی و میگه میخوام خانم مهندس بشم یه بار توی فرودگاه مهرآباد ماکت برج کیش رو بهش نشون دادم و براش توضیع دادم از اون روز به بعد تموم خونه سازیش ادمک و گل و سگ جزء لگو هاش هست رو می زاره و حتما یه فضای سبز ی هم درست می کنه توی این عکس هم یه نگهبان بالای ساختمون گذاشته و پایین ساختمون هم استخر درست کرده و یه ماهی توش گذاشته قربونت برم .
و بازی نخ و مهره
این بازی رو از 2 سالگی کار می کردی و الان خیلی مهارت داری و فوری همه مهره ها رو نخ می کنی بعد فوری می گی مامان بازی بعدی و مامان هم می مونه چی خلاصه تموم وسایل خونه رو که مستطیل مربع رو نام ببر و من تا 10 می شمارم و دخترم تند تند می گه ، یا می گم برو تو اتاقت و من یه چیزی توی سالن جا به جا می کنم حالا شده کلید حوله مبل رو کج می کنم و ... بعد صداش می کنم میگم حالا بگو چی تغییر کرده . خلاصه از خودم بازی اختراع می کنم شبا موقع خواب فکرم اینه بازی جدید چی می تونه باشه
و اما امروز رفتیم پارک تا دخترم بتونه بازی کنه و دوچرخ سواری کنه
دوست دارم عزیزم