آناهیتا و اسب سواری
امروز از طرف خانه بازی بادبادک دعوت شدیم به اردوی اسب سواری . هوا خیلی خیلی گرم بود ولی آناهیتا دوست داشت بره اسب سواری .
دخترم اول به اسب ها غذا داد و کم کم نازشون کرد و بعد سوار شد ولی متاسفانه شارژ دوربینم تموم شد نتونستن خودم عکس بگیرم ولی یکی از خاله ها از همه بچه در حین سوارکاری عکس می گرفت قرار شد بده به خانه بازی بعد از اونجا بگیرم .
آناهیتا در انتظار اومدن اسب به کنار نرده
به قول بچه ها وقتی ما رو دیدن خوشحال شدن اینجوری کردند
عکس های سوارکاری دخترم بعدا می زارم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی